تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13248
بازدید دیروز : 2070
بازدید هفته : 15319
بازدید ماه : 13248
بازدید کل : 1622446
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 16 / 3 / 1397




د) کمبود ظرفیت‏ها برای استفاده از علم امام

علیرغم این گستره بی‏نهایت علمی، امام(ع) به خاطر شرایط نامساعد آن روزگار، فرصت تعلیم این علوم را به جامعه نیافت. عواملی مانع کسب فیض از محضر امام(ع) شد از جمله:

1- نبود افراد شایسته.

امام(ع) خطاب به کمیل بن زیاد فرمود:
«ها ان هاهنا لعلما جما (و اشار بیده الی صدره) لو اصبت له حملة! بلی اصبت لقنا غیر مامون علیه.» (23)
(بدان) در اینجا علم فراوانی است. (با دستش اشاره به سینه مبارکش کرد) اگر افراد لایقی می‏یافتم به آنها تعلیم می‏دادم. آری تنها کسی را می‏یابم که زود درک می‏کند، ولی قابل اطمینان نیست.

2- نبود ظرفیت مناسب در افراد

امام(ع) چنین فرموده ‏اند:
«والله لو شئت ان اخبر کل رجل منکم بمخرجه و مولجه و جمیع شانه لفعلت ولکن اخاف ان تکفروا فی برسول الله(ص) الا و انی مقضیه الی الخاصة ممن یؤمن ذلک منه.» (24)

به خدا سوگند، اگر بخواهم، می‏توانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش و از تمام شؤون زندگی‏اش آگاه سازم، ولی از آن می‏ترسم که این کار موجب کافر شدن شما به پیامبر گردد (درباره‏ام غلو کنید)!
آگاه باشید من این اسرار را به خاصانی که مورد اطمینان هستند خواهم سپرد.

6) امام(ع) شریک غم و همراه سختی های مردم

امام(ع) در نامه‏ای که خطاب به «عثمان بن حنیف‏» فرماندار بصره نوشته‏اند فرموده‏ اند:
«ا اقنع من نفسی بان یقال هذا امیرالمؤمنین؟ و لا اشارکهم فی مکاره الدهر او اکون اسوة لهم فی جشوبة العیش.» (25)
آیا به همین قناعت کنم که گفته شود: من امیرمؤمنانم! اما با آنان در سختی‏های روزگار شرکت نکنم؟ و پیشوا و مقتدای آنان در تلخی‏های زندگی‏شان نباشم؟

7) امام و ساده زیستی
عثمان بن حنیف، در بصره به مهمانی یکی از سرمایه‏داران شهر رفته و بر سر سفره او نشسته بود. امام بعد از شنیدن این خبر در نامه‏ای، ضمن توبیخ او، شیوه خود را نیز بیان کرد وفرمود:
«الا و ان امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه... فو الله ما کنزت من دنیاکم تبرا و لا ادخرت من غنائمها وفرا و لا اعددت لبالی ثوبی طمرا و لا حزت من ارضها شبرا، و لا اخذت منه الا کقوت آتان دبرة.» (26)
به خدا سوگند من از دنیای شما طلا و نقره‏ای نیندوخته‏ ام. و از غنایم و ثروت‏های آن مالی ذخیره نکرده‏ ام و برای این لباس که نه‏ام بدلی مهیا نساخته‏ ام و از زمین آن حتی یک وجب در اختیار نگرفته ‏ام و از این دنیا بیش از خوراک مختصر و ناچیزی بهره نبرده ‏ام.

8) سیاست امام(ع)

امام(ع) در هیچ شرایطی حاضر به عدول از مبانی قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم(ص) نشدند، حتی زمانی که به خلافت رسیدند، علیرغم اینکه بعضی‏ دوستان حضرت توصیه‏هایی - که در ظاهر با حسن نیت و در نظر گرفتن مصالح امام و حکومت همراه بود - به ایشان می‏نمودند، اما آن بزرگوار از هر گونه مصلحت‏ اندیشی و ظاهرنگری پرهیز می‏کردندو در جواب این قبیل پیشنهادات می‏فرمودند:
«اتامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه، والله لا اطور به ما سمر سمیر. و ما ام نجم فی السماء نجما.» (27)
آیا به من دستور می‏دهید که برای پیروزی خود، از جور و ستم، در حق کسانی که بر آنها حکومت می‏کنم استمداد جویم. به خدا سوگند تا عمر من باقی است و تا شب و روز برقراراندو ستارگان آسمان در پی هم طلوع و غروب می‏کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد!

ابن ابی الحدید می‏گوید:
«سیاست امام علیه السلام در واقع همان سیاست پیامبر اکرم(ص) بوده است.» سپس وجوه تشابه سیاست امام(ع) با پیامبر اکرم(ص) را ذکر می‏کند; در ادامه نیز میان سیاست‏ خلیفه دوم و امام(ع) مقایسه می‏کند و سیاست امام را از هر جهت مقدم بر سیاست عمر می‏داند. (28)

امام (ع) خود نیز نسبت‏به سیاست معاویه می‏فرماید:

«والله ما معاویة بادهی منی، ولکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیة الغدر لکنت من ادهی الناس ولکن کل غدرة فجرة و کل فجرة کفرة.» (29)

سوگند به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست; اما او نیرنگ می‏زند و مرتکب انواع گناهان می‏شود. اگر نیرنگ ناپسند و ناشایسته نبود، من سیاستمدارترین مردم بودم، ولی هر نیرنگی گناه است و هر گناهی یک نوع کفر!

ابن ابی الحدید می‏گوید:
«کان علی لایستعمل فی حربه الا ما وافق الکتاب والسنة و کان (معاویة) یستعمل خلاف الکتاب والسنة و یستعمل جمیع المکاید حلالها و حرامها.» (30)
امام(ع) در جنگ‏ها از چیزهایی که با کتاب و سنت پیامبر موافق نبود استفاده نمی‏کرد، ولی معاویه علاوه بر اینکه از امور مخالف قرآن و سنت‏
بهره می‏گرفت، تمام مکر و حیله ‏ها را خواه حلال یا حرام به کار می‏بست.

موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 16 / 3 / 1397


بدان که امیرمؤمنان نسبت‏به پیامبر ویژگی‏هایی داشت که دیگر صحابه آن ویژگی‏ها را نداشتند: او با پیامبر انس و خلوتی داشت که هیچ کس نمی‏دانست در آن لحظات بین آن دو چه می‏گذرد. از معانی قرآن و کلام پیامبر بسیار از حضرتش می‏پرسید، اگر او سؤال نمی‏کرد، پیامبر خود او را تعلیم می‏داد و آگاه می‏ساخت; در حالی که هیچ کدام از صحابه پیامبر چنین نبودند. آنان چند گروه بودند:
1- گروهی که خود از پیامبر سؤال نمی‏کردند، ولی دوست داشتند کسی بیاید از پیامبر چیزی بپرسد تا آنها نیز بشنوند و بهره ببرند.
2- گروهی از فهم ناچیزی برخوردار بودند و در بحث و کسب علم همتی کم داشتند.
3- گروهی نیز عبادت یا میل به دنیا آنها را از فراگرفتن علم بازداشته بود.
4- گروهی دیگر نیز وظیفه خود را سکوت و ترک سؤال می‏دانستند.
5- بعضی نیز برای دین آن قدر ارزش قائل نبودند تا وقت‏خود را در یادگیری دقایق و مشکلات آن صرف کنند.

اما امام(ع) که از ذکاوت، هوش، طهارت باطن و نورانیت نفس برخوردار بود و تمام شرایط آمادگی و قبول معارف الهی را داشت، به نحو تمام و کمال از پیامبر اکرم(ص) بهره گرفت.

ب ) دعای پیامبر در حق امام نسبت‏به علم و آگاهی او.

امام(ع) می‏فرماید: «... علم علمه الله نبیه فعلمنیه، و دعالی بان یعیه صدری و تضطم علیه جوانحی‏». (18)
علمی است که خداوند آن را به پیامبرش تعلیم کرد و او نیز به من آموخت و برایم دعا کرد که خدا آن را در سینه‏ام جای دهد و اعضا و جوارحم را از آن مالامال سازد.

ج) گستره علم امام (ع)

از آن جایی که امام(ع) از دو منبع لایزال قرآن و پیامبر(ص) بهره گرفته و مشمول دعای خاص پیامبراکرم(ص) قرار گرفته بود، از گستردگی علمی فوق‏العاده ‏ای برخوردار بود.

چنان که فرمود:
«ایها الناس، سلونی قبل ان تفقدونی، فلانا بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض‏». (19)
ای مردم، پیش از آن که مرا نیابید آنچه می‏خواهید بپرسید، زیرا من به راه‏های آسمان از راه‏های زمین آشناترم!

ابن ابی الحدید در این باره می‏نویسد:
«اجمع الناس کلهم علی انه لم یقل احد من الصحابة و لا احد من العلماء (سلونی) غیر علی بن ابیطالب.» (20)
همه مردم اتفاق دارند که هیچ کدام از صحابه پیامبر و هم چنین از دانشمندان چنین ادعای (سلونی قبل ان تفقدونی) نکردند، غیر از علی بن ابی طالب!

امام(ع) در جای دیگر فرموده ‏اند:
«فو الذی نفسی بیده لاتسالونی عن شیی‏ء فیما بینکم و بین الساعة، و لا عن فئة تهدی مئة و تضل مئة الا انباتکم بناعقها و قائدها و سائقها و مناخ رکابها و محط رحالها...» (21)
سوگند به کسی که جانم در دست قدرت او است ممکن نیست از آنچه بین امروز تا قیامت واقع می‏شود یا درباره گروهی که صد نفر را هدایت و یا صد نفر را گمراه کنند از من پرستش کنید جز آنکه از دعوت کننده و رهبر و آن کسی که زمام این گروه را به دست دارد و جایگاه خیمه و خرگاه و محل اجتماع آنها شما را آگاه می‏سازم!

امام(ع) عامل به علم بود:
امام می‏فرماید:
«ایها الناس انی والله ما احثکم علی طاعة الا و اسبقکم الیها و لا انهاکم عن معصیة الا واتناهی قبلکم عنها.» (22)
ای مردم، به خدا سوگند من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی‏کنم مگر این که پیش از شما خودم به آن عمل می‏کنم و شما را از معصیتی نهی نمی‏کنم، مگر اینکه خودم پیش از شما (از آن) کناره ‏گیری می‏کنم.

موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : شنبه 16 / 3 / 1397


زندگینامه امام علی پوستر شهادت پوستر امام علی امام علی علیه السلام احادیث امام علی

ب : دوران نوجوانی امام(ع)

در سال خشکسالی مکه، ابوطالب که بزرگ قریش بود به جهت زیادی عایله خود - و شاید رسیدگی به امور دیگران - با مشکل اقتصادی شدیدی مواجه شد. پیامبر اکرم(ص) از این فرصت استفاده کرد و برای مساعدت به ابوطالب و به همراه عمویش عباس، کفالت دو تن از پسران او را متقبل شدند.

در نتیجه جعفر به کفالت عباس و امام علی علیه السلام که کوچکترین پسر خانواده بود، به کفالت پیامبر اکرم درآمدند و بدین وسیله، حضرت که هنوز سنین کودکی خود را می‏گذرانید، به طور کامل تحت تربیت پیامبر اکرم(ص) قرار گرفت. (3)

امام(ع) در این باره می‏فرماید:

«لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه، یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما و یامرنی بالاقتداء به.» (4)


من همچون فرزندی که همواره همراه مادر است، همواره با پیامبر بودم و به دنبال او حرکت می‏کردم و او هر روز نکته تازه‏ای را از اخلاق نیک برای من آشکار می‏ساخت و مرا فرمان می‏داد که به او اقتدا کنم.




موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 14 / 3 / 1397




۩۩ جلوه‏ هایی از شخصیت امام علی علیه السلام درنهج البلاغه ۩۩






برای شناخت امام(ع) علاوه بر مطالعه تاریخ و تحلیل آن، می‏توان به سخنان آن حضرت درباره خودشان یا سخنان کسانی که حضرت را درک کرده و در مکتبش پرورش یافته‏ اند - بی‏واسطه یابا واسطه - و حتی دشمنانش مراجعه کرد.

از آنجا که امام(ع) از مقام عصمت‏ برخوردار است، شناخت ‏حضرتش برای غیر معصوم کاری مشکل و چه بسا غیر ممکن است; به همین جهت، شاید بهترین راه شناخت‏ حضرت مراجعه به سخنان معصومان(ع) و از جمله خود ایشان باشد.

لذا در این نوشتار بنابر آن است که امام(ع) را از زبان مبارکش معرفی کنیم.

طبیعی است که با بضاعت ناچیز نگارنده و محدودیت مقاله، فقط به جلوه‏ های اندکی از شخصیت آن بزرگوار پرداخته‏ ایم.


موضوعات مرتبط: lماه ضیافت خدا
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی